اگر انگلیسی می دانید، ابتدا این نامه را بخوانید. بعد از آن می رویم سر اصل مطلب. مطمئن باشید متن نامه اصل است و هیچ گونه دستکاری ندارد. متن کامل نامه جنرال جان آلن فرمانده کل نیروهای ناتو است که فقط مردم عزیز افغانستان را مخاطب قرار داده است:
Kabul, Afghanistan (Feb. 21, 2012) — General John R. Allen, commander of the International Security Assistance Force, today issued the following statement:
To the noble people of Afghanistan –
I have ordered an investigation into a report I received during the night that ISAF personnel at Bagram Airbase improperly disposed of a large number of Islamic religious materials which included Korans.
When we learned of these actions, we immediately intervened and stopped them. The materials recovered will be properly handled by appropriate religious authorities.
We are thoroughly investigating the incident and we are taking steps to ensure this does not ever happen again. I assure you … I promise you … this was NOT intentional in any way.
I offer my sincere apologies for any offense this may have caused, to the President of Afghanistan, the Government of the Islamic Republic of Afghanistan, and most importantly, to the noble people of Afghanistan.
I would like to thank the local Afghan people who helped us identify the error, and who worked with us to immediately take corrective action.
Manana, Tashkur.
[End]
حالا نامه من به جنرال آلن:
جناب جنرال جان آلن عزیز،
سلامی گرم عرض می کنم خدمت شما و هم سنگران محترم تان. شما خدمات زیادی را برای ما انجام داده اید و این قابل قدر است. شما به خاطر ما جان خودتان را به خطر می اندازید و در خط اول جنگ همراه برادران کرزی – طالبان – می جنگید و این بازهم قابل قدر است. شما در ساخت و ساز تعمیرها و ساختمان های مختلف کمک مان می کنید و بازهم می گویم که این نیز قابل قدر است. جا دارد از همین جا دستتان را ببوسم و از شما تشکری کنم.
نامه تان به دست من – به عنوان یکی از شهروندان افغان – رسید و از خواندنش لذت بردم. شما واقعا با این گفتارتان ما مسلمین را به خاطر هست و بودمان شرمگین می سازید. از این طریق فقط می خواهم خدمتتان عرض کنم که شما چرا عذر خواهی می کنید؟ شما چرا تقصیرات را گردن می گیرید؟ آخر شما چرا خودتان را کوچک می کنید؟ شما نه تنها مقصر نیستید، بلکه حق به جانب نیز هستید و اگر این عمل کارمندان آیساف عمدا هم بوده من به آنها حق می دهم. هر کس دیگری نیز جای آنها می بود، با دیدن این مردم دیوانه می شد و حتی عقده می گرفت. آلن عزیز، عکس ذیل را ببین:
می بینی؟ من هم می بینم. خدا کور کند چشم هر کسی را که آن کودک – شاید هم آن کودکان – را نمی بیند. تو را نه عزیز دلم، مردمم را به همان قرآنی که از خاطرش آشوب راه انداخته اند را قسم می دهم که چرا این کارها را می کنید؟ چرا آن کودک را به فراگیری سبق روان نمی کنید؟ چرا ذهن اش را از کودکی این چنین آلوده می کنید؟ آن کودک حالا از قرآن – چیزی که مثلا دارد از بی حرمتی به آن دفاع می کند – چیزی نمی داند، و حتی از قداست آن نیز چیزی را نمی فهمد، اما خاطرات این خشونت ها تا سالها در ذهن اش باقی خواهد ماند. تا سالهای سال فکر خواهد کرد و باور خواهد داشت که بهترین راه برای به کرسی نشاندن حرف و اثبات حقایق، جنگ و خشونت و آشوب و کشتار و زدن و خراب کردن است.
آلن عزیز، تو چرا عذر میخواهی؟ تو مگر این مردم را نمی شناسی که به دنبال بهانه برای ویران کردن می گردند؟ مگر تاریخ این مردم را نخوانده ای؟ مگر خبر نداری در زمان جهاد نژاد گفته خود را تار و مار کردند و حتی به گفته های خودشان نیز ایمان نداشتند. مگر نشنیده ای آن مثل معروف جهاد را که حتی زن و شوهر را به جان یکدیگر می انداختند. اینها، این مردم، این مسلمین کسانی اند که از یک طرف کابل یا علی گفته مردم آنطرف را می کشتند و مردم آن طرف نیز یا زهرا گفته مردم این طرف را تار و مار می کردند.
جنرال گرامی، مگر نمی دانی در افغانستان اعتقاد و ایمان در جایگاه اول و سپس احساس در جایگاه دوم تصمیم گیری قرار دارد؟ مگر نمی دانی منطق و عقل برای مردم این جامعه معنی ندارد و تصمیم هایشان را احساسی می گیرند؟ مگر نشنیده ای که کارهای این مردم، حتی در قالب گروهی نیز احساسی است. حتما شنیده ای که اینجا اگر یک کودک را در گوشه ای از کابل دزد باخودش می برد، همه مردم کودکانشان را در خانه زندانی می کنند و فکر می کنند چون فلان کودک را برده، پس حتما همه کودکان را می برد. همیشه همینطور بوده، همیشه همینطور است. اگر کسی می گوید قرآن را آتش داده اند پس حمله، مابقی نه تحقیق کرده و نه فکر کرده، دویده دویده می روند چون کلمه «حمله» را شنیده اند.
جان آلن محترم، تو را قسم می دهم اینقدر ما را شرمگین نساز و معذرت نخواه از ما. خودت که خوب می دانی مردم اینجا عقدهای دارند در گلو که اگر بروزش ندهند خفه شان می کند. اینقدر خودت را پیش ما خوار و کوچک نساز. برعکس این ما هستیم که از لحاظ منطقی خوار و کوچک می شویم. پس صادقانه بگویم: شما ببخشید، این ما هستیم که نمی فهمیم.
دوستدار تو
مینا حیدری
تنکیو
پایان
ببخشید…این ما هستیم که احمقیم…خوب احمقیم دیگه…شتر سواری که دولا دولا نمیشه…
مرسی مینا گرامی.
امضای منو هم اضافه کنید لطفا پای نامه تون
در ضمن خواستم برای دوست داشتن این پست روی ستاره فشار دهم دیدم هفت خوان رستم شد…
کمی ساده ترش کنید…اینجا این همه کاغذ بازی چه فایده…
واقعا!
از بس احمقیم!